ما نسل بوسه های خیابانی هستیم

 

نسل خابیدن با اس ام اس

 

نسل درد دل با غریبه های مجازی

 

نسل کادو های یواشکی

 

نسل جمله های کورش کبیر و دکتر شریعتی

 

نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس

 

نسل سوخته ،نسل من،نسل تو

 

یادمان باشد هنگامی که دوباره به جهنم رفتیم

 

بین عذابهایمان مدام بگوییم

 

"یادش بخیر"


تاريخ : یک شنبه 29 دی 1392برچسب:, | | نویسنده : محمد |

عجبــــ وفـــايـــي دآرد اين دلتنگــــي...!

تنهـــــاش که ميـــذآريـــي ميــري تو جمـــع و کلّي ميگـــي و ميخنــــدي...

بعد کـــه از همه جـــدآ شدي از کـُنـــج تآريکـــي ميآد بيرون

مي ايستـــه بغـــل دستــتــــ ... دســتـــ گرمشـــو ميذاره رو شونتــــ

بر ميگـــرده در گوشــتـــ ميگـــه:

خـــوبــي رفيـــق؟؟!!بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ ...



تاريخ : یک شنبه 29 دی 1392برچسب:, | | نویسنده : محمد |

در بیمارستانی، دو بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش که کنار تنها پنجره اتاق بود بنشیند ولی بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد.

آنها ساعتها با هم صحبت می‏کردند؛ از همسر، خانواده، خانه، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می‏زدند و هر روز بعد از ظهر، بیماری که تختش کنار پنجره بود، می‏نشست و تمام چیزهائی که بیرون از پنجره می‏دید، برای هم اتاقیش توصیف می‏کرد.

پنجره، رو به یک پارک بود که دریاچه زیبائی داشت. مرغابیها و قوها در دریاچه شنا می‏کردند و کودکان با قایقهای تفریحیشان در آب سرگرم بودند. درختان کهن به منظره بیرون، زیبایی خاصی بخشیده بود و تصویری زیبا از شهر در افق دور دست دیده می‏شد. همان‏طور که مرد کنار پنجره این جزئیات را توصیف می‏کرد، هم اتاقیش چشمانش را می‏بست و این مناظر را در ذهن خود مجسم می‏کرد و روحی تازه می‏گرفت.

روزها و هفته‏ها سپری شد. تا اینکه روزی مرد کنار پنجره از دنیا رفت و مستخدمان بیمارستان جسد او را از اتاق بیرون بردند. مرد دیگر که بسیار ناراحت بود تقاضا کرد که تختش را به کنار پنجره منتقل کنند. پرستار این کار را با رضایت انجام داد.

مرد به آرامی و با درد بسیار، خود را به سمت پنجره کشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیندازد.

بالاخره می‏توانست آن منظره زیبا را با چشمان خودش ببیند ولی در کمال تعجب، با یک دیوار بلند مواجه شد! مرد متعجب به پرستار گفت که هم اتاقیش همیشه مناظر دل انگیزی را از پشت پنجره برای او توصیف می‏کرده است.

پرستار پاسخ داد: ولی آن مرد کاملا نابینا بود.



تاريخ : یک شنبه 29 دی 1392برچسب:داستان کوتاه و جالب, | | نویسنده : محمد |

خـــــدايا... 

در ميــان اين همـــــہ چشـــم ،

نگـــــــــاه تو

مرا بـے نياز مـے سازد

از هر نگــــــاهـــے ...



وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم.

یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمی‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟

از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش می‌سوخت.

با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود می‌تواند خانه، ماشین، و ۳۰% از سهم کارخانه‌ام را بردارد. نگاهی به برگه‌ها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. بقیه در ادامه مطلب...

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 29 دی 1392برچسب:داستان کوتاه و جالب,داستان عاشقانه, | | نویسنده : محمد |

emam jafar sadegh اس ام اس ولادت حضرت محمد(ص) و امام صادق(ع)

اس ام اس ولادت حضرت محمد و امام صادق
SMS veladat hazrat mohammad imam sadegh



ز یمن مقدم رسول خاتم

معطر آمده محیط عالم

مولد صادق آل محمد

مقارن گشت با میلاد احمد

میلاد نبی اعظم (ص) و امام صادق (ع) مبارک باد


اس ام اس ولادت حضرت محمد و امام صادق
SMS veladat hazrat mohammad imam sadegh



امشب سخن از جان جهان باید گفت

توصیف رسول انس و جان باید گفت

در شام ولادت دو قطب عالم

تبریک به صاحب الزمان باید گفت




ادامه مطلب

ولادت حضرت محمد مصطفی(ص),ولادت حضرت محمد(ص),میلاد حضرت محمد,ولادت امام جعفر صادق (ع)

« میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم و ولادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام خدمت یکایک شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنم »

 



ادامه مطلب

یک سؤالی ساده دارم از حضورت...

من آیا زنده ام وقت ظهورت؟

اگر که آمدی من رفته بودم

اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایی کن دوباره جان بگیرم

بیایم در رکاب تو بمیرم...

 

 

پسر یخی...



 شب های امتحان, پیامک امتحان

     درس خواندن چقدر دلگیر است در اتاقی که از تو خسته شده
    گوش دادن به تیک تاک زمان زل زدن به کتاب بسته شده

-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------

    اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان امتحان دارد و هیچ کاری نکرده

-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------

    هان ای کسانی که ازکتاب هایتان به عنوان اشیائی دکوری استفاده کرده اید
    اکنون فقط یک معجزه می تواند کارنامه شما را زیر و رو کند !
    ستاد ایجاد رعب و وحشت شب امتحان !

 



ادامه مطلب



javanyar.blogfa.com

کاش می شــــد " فقــــط " ، تو را داشته باشــــم....

خدا هـــــی بپرسد : خوب ، دیگر چه ؟؟!

من بگویـــم : هیچ ، هـــــمین کافیـــــــــست !!!

 



سایت عاشقانه ساکار

باران ببارد یا نبارد …
چتر داشته باشم یا نداشته باشم …
پائیز باشد یا نباشد …
هیچ کدام برایم فرقی ندارد …
من از تمام رمانتیک های آبکی خسته شده ام




کاش می فهمیدی

برای این که تنهایم ، تو را نمی خواهم

برعکس

برای این که میخواهمت ، تنهایم . . .

 

 

 

اگه عاشقت نبودم ، پا نمی داد این ترانه

بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه . . .

 

 

 

من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی

و محکم در آغوشم بگیــری

و شیطنت وار ببوسیم

و من نگذارم !

عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !

 

 

 

هیچ میدانستی

زیباترین عاشقانه ای که برایم گفتی

وقتی بود که اسمم را با “میم” به انتها رساندی . . .

 

 

 

 

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم ، بیشتر از این چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست . . .

 

 

 

نمیدانم چرا بین این همه آدم پیله کردم به تو !

شاید فقط با تو پروانه میشوم . . . !

 

 

 

میتونم بپرسم چه عطری میزنی ؟

بوی خوشبختی میدهی انگار . . . !

 

 

 

دخترک رفت ولی زیر لب این رامیگفت:

“او یقینا پی معشوق خودش میآید!”

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:

“مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد!”

عشق قربانى مظلوم “غرور”است هنوز . . .

 

 

 

 

وقتی چشمانم را روی هم میگذارم

خواب مرا نمیبرد ، تو را می آورد ، از میان فرسنگها فاصله . . . !

 

 

 

همه ذرات جان پیوسته با دوست / همه اندیشه ام اندیشه اوست

نمی بینم به غیر از دوست اینجا / خدابا این منم یا اوست اینجا . . . ؟

 

 

 

 

شکفتی همچو گل در بازوانم / درخشیدی چو می در جام جانم

به بال نغمه آن چشم وحشی / کشاندی تا بهشت جاودانم . . .



مـی گـویـنـد بـاران کـه بـبـارد

بـوی ِ خـاک بـلـنـد مـی شـود . .

پـس چـرا ایـنـجـا

بـاران کـه مـی بـارد

عـطـر خـاطـ ـره هـا مـی پـیـچـد ؟ . . .

 



http://mahdieh-sefidshahr.ir/gallery/poster/googlea4.com_imam_zaman_hazrate_mahdi%20(14).jpg

روزی هزار بار دلت راشکسته ام

بیخود به انتظار وصالت نشسته ام 

هربار این تویی که رسیدی و در زدی

هربار این منم که در خانه بسته ام

هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی

هم عهد خویش هم دلت راشکسته ام

 



ادامه مطلب

 

حضرت امام حسن عسکری  (ع )
امام حسن عسکری (ع ) در سال 232هجری در مدينه چشم به جهان گشود . مادر والا گهرش سوسن يا سليل زنی لايق و صاحب فضيلت و در پرورش فرزند نهايت مراقبت راداشت ، تا حجت حق را آن چنان که شايسته است پرورش دهد . اين زن پرهيزگار در سفری که امام عسکری (ع ) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنيا رحلت کرد . کنيه آن حضرت ابامحمد بود .

صورت و سيرت امام حسن عسکری  (ع )
امام يازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت . ابروهای سياه کمانی ، چشمانی  درشت و پيشانی گشاده داشت . دندانها درشت و بسيار سفيد بود . خالی بر گونه راست داشت . امام حسن عسکری (ع ) بيانی شيرين و جذاب و شخصيتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بي نظير برای قرآن مجيد بود . راه مستقيم عترت و شيوه صحيح تفسير قرآن را به مردم و به ويژه برای اصحاب بزرگوارش - در ايام عمر کوتاه خود - روشن کرد .

 

لطفآ به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 20 دی 1392برچسب:زندگينامه امام حسن عسگري (ع),لاو باران, | | نویسنده : محمد |

 هشتم ربيع الاول سالروز شهادت يازدهمين اخترآسمان هدايت و امامت، امام حسن عسگري (ع) را خدمت حضرت وليعصر(عج) و دوستداران ايشان تسليت عرض می نمایم



تاريخ : جمعه 20 دی 1392برچسب:پیام تسلیت شهادت حضرت امام حسن عسگری(ع), | | نویسنده : محمد |

 

از جمله مطالبي که درباره زيارت حضرت سيدالشهداء امام حسين (ع) رسيده مطلبي است که در داستان تشرّف حاج علي بغدادي (ره) به حضور مبارک صاحب الزمان (ع) نقل شده و آن قسمت اين است که مي گويد به آن حضرت عرض کردم:

«مولاي ما! روضه خوانان حسين (ع) حديثي را نقل مي کنند که مردي در عالم رؤيا هودجي را در ميان زمين و آسمان ديد و پرسيد که چه کساني در اين هودج نشسته اند؟

 پاسخ داده شد: حضرت زهرا (ع) و خديجه کبري (ع) پرسيد: به کجا مي روند؟ جواب دادند: امشب شب جمعه است و آنان براي زيارت امام حسين (ع) در شب جمعه، مي روند و نيز ديد که از هودج، رقعه هايي مي ريزد و در آن مکتوب است:

 «براي زيارت کننده حسين (ع) در شب جمعه، امان از آتش دوزخ است.» اکنون آيا اين حديث صحيح است؟» حضرت فرمود: «نَعَم زِيارَه الحُسَين (ع) فِي لَيلَهِ الجُمعَه اَمانُ مِن النّار يومَ القِيامَه؛ يعني، آري زيارت حسين (ع) در شب جمعه امان از آتش دوزخ در روز قيامت خواهد بود.»
 
چنانکه مي نگريد حضرت ولي عصر (ع) سخن قاريان تعزيه امام حسين (ع) و حديثي را که آنان درباره زيارت ژ مي خوانده اند، تصديق و تقرير کرده و خود نيز بطور قطعي تصريح فرموده اند که زيارت امام حسين (ع) در شب جمعه، امان آدمي از آتش قهر الهي در روز قيامت خواهد بود.

راستي چقدر دلنشين است که صاحب الامر و الزمان و منتقم خون پاک و مقدس حضرت حسين بن علي (ع) بدينگونه از زيارت جدش امام حسين (ع) سخن گفته و چنين نويد روح افزا و نشاط انگيزي را به زائران حسين (ع) مي دهد.

(بحار الانوار ، ج 53 ، ص 315)



تصاویر دیدنی,تصاویر جالب

 

گیر کردن تایر غول پیکر در چهارچوب در ، فرانسه

عکسهای جالب,عکسهای جذاب

 

اتومبیل بدون راننده مخصوص خدمت‌رسانی به گردشگران، آمریکا

 



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 19 دی 1392برچسب:تصاویر جذاب و دیدنی روز -پنج شنبه 19 دی,تصاویر جالب,لاو باران, | | نویسنده : محمد |

فـصـل امـتـحـانات ...

مــن جـز مـرور رنگ چشـــمــانت...

و خـط کشـیــدن زیــر دلتنگــی هــایم...

هــیــچ درســـی نـدارم....!!

 


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد